هرآنکه گاز دارد ناز دارد
ابوالحسن صادقی
خوشا به حال آنکه، گاز دارد
و لیکن سینه ای، پر راز دارد
به سرمای زمستان، او به خانه
زخوشحالی به لب، آواز دارد
نه از سرما بخود لرزد، نه کولاک
که گویی خانه در، اهواز دارد
اگر آش گندمی، روی بخاری
نباشد، چون کباب غاز دارد
چراغ نفت خود را، کرده اوراق
جوان شومینه ای، طناز دارد
به دیوارش علامک ها، خبردار
که گویی پشت در، سرباز دارد
هراسش روز و شب از 40 تومان است
اضافه ساخت، آن هم آز دارد
از آن فاکتور که گازی، داد دستش
زحیرت او دهانی، باز دارد
چو میزد نامه اش را، مهر تایید
مهندس هم به او، صد ناز دارد
به آن بامی، که بسیارست کلاهک
بدان جانا که خانه، گاز دارد
بکش لوله گازونشین پای بخاری
که هرکس گاز دارد نازدارد